زن که باشي ...
عاقبت يک جايي ،يک وقتي...
به قول شازده کوچولو...
دلت اهلي يک نفر مي شود ...
و دلت ،براي نوازش هايش تنگ ميشود ...
حتي براي نوازش نکردنش ...
تو ميماني و دلتنگي ها...
تو مي ماني و قلبي که لحظه هاي ديدار تند تر مي تپد..
سراسيمه مي شوي ،بي دست و پا مي شوي...
دلتنگ مي شوي ،دلواپس مي شوي...
دلبسته مي شوي ؛و مي فهمي...
نمي شود "زن" بود...
و عاشق نبود...
خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم.
دکتر علی شریعتی
بعضي از دوستان گرام مجبور كردن تا بگم گه من يه پسر هستم با نام مستعار ترنم
البته خودمو پشت اين نام مخفي نكردم فقط نگفته بودم كه پسرم
ولي پسر هستم دوستان