آمار مطالب

کل مطالب : 161
کل نظرات : 78

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 20
باردید دیروز : 17
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 120
بازدید سال : 2407
بازدید کلی : 147857

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا من را با عنوان عاشقانه هایم را از پوست شفاف تو می گیرم و آدرس tmasti.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 147857
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 78
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


> به آساني صافكار ماشين خود باشيد

> قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)

> لباس پتویی اسناگی | SNUGGIE

> اصلاح مردان میکروتاچ MICRO TOUCH

> قلم خش گیر اتومبیل

> قلم تشخیص رنگ کارشناس 2

> جديدترين قلم خشگير با ضمانت رنگ ثابت ( محصول كشور تايوان )

> رخت آویز جادویی واندر هنگر WONDER HANGER

> تست رنگ خودرو

> قلم خش گير خودرو هاي ايران خودرو و سايپا

> قلم تشخیص رنگ شدگی اتومبیل

> جنگجویان کوهستان - لینچان - دوبله

> پكيج طلائي خش گير خودرو ( كار پك اصلي )

> میز تیبل میت TABLE MATE

> رنده برقی کنوود انگلستان KENWOOD

> سوالات عمومی آزمون های استخدامی بانک‏،شهرداری،شرکت نفت و ... با پاسخنامه

> گردگیر دستی گوداستر | GO DUSTER

> پمپ باد همراه اتومبيل ( 4 كاره )

> مودم پر سرعت همراه 3G

> تلویزیون دیجیتال بروی کامپیوتر و لپ تاپ

تبلیغات
نویسنده : ترنم
تاریخ : جمعه 21 مهر 1391
نظرات

تـا ڪـے ایـטּ تـراژدے مسخـره زندگے را نگاه ڪــُنمـ؟!

دیــالوگ هـایے ڪــ ه برایــمـ دیڪـــته ڪــرده انـد؟!

این نمــایش تڪـــرارے

ایـن خنده هـای زورڪـے

تـا ڪـے؟!

دلمـ یڪــ پلـاטּ تــازه مے خــواهد..

تعداد بازدید از این مطلب: 384
|
امتیاز مطلب : 157
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36


نویسنده : ترنم
تاریخ : پنج شنبه 20 مهر 1391
نظرات

مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن گل‌های باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی‌ست که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن.
تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق.
چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟

عشق، تن به فراموشی نمی‌سپارد، مگر یک بار برای همیشه.
جام بلور، تنها یک بار می‌شکند.
می‌توان شکسته‌اش را، تکه‌هایش را، نگه داشت.
اما شکسته‌های جام ،آن تکه‌های تیز برنده، دیگر جام نیست.
احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه‌ها، جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند..

نادر ابراهیمی
تعداد بازدید از این مطلب: 412
|
امتیاز مطلب : 172
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391
نظرات

دارند مرا از زمین می کشند بیرون

از آغوش ِ تو

چیزی بگو

ببین

جز من تویی که مانده ای

بگو

جای تو، من مُرده ام ..

دستم را بگیر

قرار گذاشته بودم

حالا که خانه دارد می ریزد

در آغوش ِ تو فرو بریزم ..

تعداد بازدید از این مطلب: 217
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده : ترنم
تاریخ : دو شنبه 10 مهر 1391
نظرات

عشق یعنی تنها باشی و یک تکیه گاه

او که چشمش آسمان باشد و چشمانت زمین

آسمانی بودنت باشد همین2nafary.jpg

چون کویری تشنه باشی بی قرار

که گویی هردم آسمان بر من ببار

عشق یعنی حسرت پنهان دل

زندگی در گوشه ویرانه دل

عشق یعنی اینکه همچون سرنهی بر پای یک دل داده ای

اینکه موج گردی بی امان بهر دریای غم و اندوه و آه

عشق یعنی سایه ای در یک خیال

آرزویی سرکش و گاهی محال

عشق یعنی کوچه ای دور و دراز

با هزاران سختی و شیب و فراز

عشق یعنی عطر گل های بهشت

عشق یعنی زندگی و سر نوشت
 

تعداد بازدید از این مطلب: 289
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 5 مهر 1391
نظرات

درگیر رویای توام .. من‌و دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت .. تو من‌و انتخاب کن

دلت از آرزوی من .. انگار بی‌خبر نبود
حتی تو تصمیمای من .. چشمات بی‌اثر نبود

برديا باكس

تعداد بازدید از این مطلب: 256
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391
نظرات

“رابرت دانیس زو” قهرمان مشهور ورزش گلف در آرژانتین، در یک مسابقه برنده شد و مبلغ زیادی پول برد.
در پایان مراسم و پس از گرفتن جایزه، زنی به سوی او دوید و با تضرع و زاری از او خواست تا پولی به او بدهد تا بتواند کودک بیمارش را از مرگ نجات دهد.

زن گفت که هیچ پولی برای پرداخت هزینه درمان ندارد و اگر رابرت به او کمک نکند کودکش از دست خواهد رفت.
قهرمان گلف درنگ نکرد و تمام پول را به زن داد.

هفته بعد یکی از مقامات انجمن گلف به رابرت گفت: “ساده لوح، خبر جالبی برایت دارم. آن زن اصلاً بچه مریضی نداشت که هیچ، اصلاً ازدواج هم نکرده است. او به تو کلک زده است دوست من.”
رابرت با خوشحالی جواب داد: “خدا را شکر، پس هیچ کودکی در حال مرگ نبوده اینکه خیلی عالیست!”

وب شاه

تعداد بازدید از این مطلب: 269
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7


نویسنده : ترنم
تاریخ : شنبه 1 مهر 1391
نظرات

اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی‌کنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی‌کنی

دلتنگ‌تر میشم ولی نشنیده می‌گیری من‌و
هنوز همه حال تو رو از من فقط می‌پرسن‌و

 

با این که با من نیستی دیوونه میشم از غمت
اصلاً نمی‌خوام بشنوم که اشتبا گرفتمت

داشتن تو کوتاه بود .. اما همونم کم نبود
گذشته بودم از همه .. هیچ کس به غیر تو نبود

حقیقت‌و میدونی و از من دفاع نمی‌کنی
کنار تو می‌میرم و تو اعتنا نمی‌کنی

مردم تو رو از چشم من امشب تماشا می‌کنن
فردا غریبه‌ها من‌و پیش تو پیدا می‌کنن

کاش اتفاقی رد بشی از کوچه‌های دلخوری
به روم نیارم که چقدر می‌خوام که از پیشم نری

هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم
حتی واسه‌ی رفتنت پیش همه محکوم شدم

مونا برزویی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 252
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : پنج شنبه 30 شهريور 1391
نظرات

فرصت ما تموم شده، باید از این قصه بریم
فرقی نداره من و تو، کدوممون مقصریم

خاطره‌ها رو یادمه، لحظه به لحظه مو به مو
هیچی‌ رو یاد من نیار، اونقد خرابم که نگو

بد بودم‌ و بدتر شدم .. میرم با پاهای خودم
میرم نمیدونم کجا .. آخ کم آوردم به خدا

دلگیرم از دست خودم .. کاش عاشقت نمی‌شدم
هر جوری می‌خواستم نشد .. از غم یه ذره‌م کم نشد

من موندم و تنهایی‌هام .. از دنیا هیچی نمیخوام
عاقبت منو نگاه .. اشتباه پشت اشتباه

هر روز عاشق‌تر شدیم .. تو عشق خاکستر شدیم
سوختیم ولی به آرزومون نرسیدیم

فقط گریه فقط عذاب .. صد تا سؤال بی‌جواب
نه من نه تو از عاشقی خیری ندیدیم 

ترانه‌سرا: علی بحرینی


 

تعداد بازدید از این مطلب: 218
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 29 شهريور 1391
نظرات

دستمال کاغذی به اشک گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟
عاشقم.. با من ازدواج می‌کنی؟

 

اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟
تو چقدر ساده‌ای خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما، تو مچاله می‌شوی
چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی کجاست؟ تو فقط دستمال باش!

دستمال کاغذی، دلش شکست
گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید خون درد

آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت
چون که در میان قلب خود دانه‌های اشک کاشت.

عرفان نظرآهاری


 

تعداد بازدید از این مطلب: 241
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : سه شنبه 28 شهريور 1391
نظرات
تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
چه کسی می گوید شقایق مرده است؟
که شقایق ها مرده اند؟؟؟
و شقایق هنوز هم هست ...
و شقایق ها هنوزهم هستند ...
شقایق را باید نه با چشم تن که با دیده ی دل نگریست!
با چشم دلت نگاه کن!
می بینی؟
دشت شقایق لانه کرده بر لبان عاشقی که به معشوقش لبخند می زند را می بینی؟
با چشم دلت نگاه کن!
آن زمان ،شقایق که هیچ،دنیادنیا شقایق خواهی دید!

برديا باكس

تعداد بازدید از این مطلب: 199
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : یک شنبه 26 شهريور 1391
نظرات

سوختم...
باران بزن شاید تو خاموشم کنی...
شاید امشب سوزش این زخمها را کم کنی...
بزن باران ،
من سراپای وجودم آتش است...
پس بزن باران ، بزن شاید تو خاموشم کنی...



تعداد بازدید از این مطلب: 209
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : شنبه 25 شهريور 1391
نظرات



حالمان بد نيست غم کم مي خوريم
کم که نه! هر روز کم کم مي خوريم

آب مي خواهم سرابم ميدهند
عشق مي ورزم عذابم مي دهند

عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام
تيشه زد بر ريشه ي انديشه ام

عشق اگر اينست مرتد ميشوم
خوب اگر اينست من بد مي شوم

بس کن اي دل نابساماني بس است
کافرم ديگر مسلماني بس است

بعد از اين با بي کسي خو مي کنم
هرچه در دل داشتم رو مي کنم

نيستم از مردم خنجر به دست
بت پرستم، بت پرستم، بت پرسم!

 

باکس چی

تعداد بازدید از این مطلب: 235
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : سه شنبه 21 شهريور 1391
نظرات

این سکوت و این هوا و این اتاق .. شب به شب به خاطرم میاردت
توی این خونه هنوزم یه نفر ..  نمیخواد باور کنه نداردت 

نمیخواد باور کنه تو این اتاق .. دیگه ما با هم نفس نمیکشیم
زیر لب یه عمر میگه با خودش .. ما که از همدیگه دست نمیکشیم 

 

به هوای روز برگشتن تو  .. سر هر راهی نشونه میکشه
با تمام جاده های رو زمین .. رد پاتو سمت خونه میکشه 

من دارم هر روزمو بدون تو .. با تب یه خاطره سر میکنم
با خودم به جای تو حرف میزنم .. خودمو جای تو باور میکنم 

توی این خونه به غیر از تو کسی .. دلشو با من یکی نمیکنه
من یه دیوونم که جز خیال تو .. کسی با من زندگی نمیکنه 

تو سکوت بی هوای این اتاق .. شب به شب به خاطرم میارمت
خودمم باور نمیکنم ولی .. دیگه باورم شده ندارمت

روزبه بمانی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 173
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391
نظرات

شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید
طنین نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطق منسوخ مرگ می خندم
مگر به شیوه ی دیگر مرا مجاب کنید
در انجماد سکون ، پیش از آنکه سنگ شوم
مرا به هرم نفسهای عشق آب کنید
مگر سماجت پولادی سکوت مرا
درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید
بلاغت غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید

قیصر امین پور

تعداد بازدید از این مطلب: 194
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391
نظرات

هنوز صدای قدم هایت را پشت سرم می شنوم
که همچون غریبه ای مرا بی تفاوت دنبال می کنی
ومن این چنین پیش خود می پندارم که هنوز …
با گام هایت مسیرمرا دنبال می کنی ولی افسوس …
مرگ بر دوراهی ها ، لعنت بر هرچه بیراهه است
آری به اولین دوراهی که رسیدیم دیگر صدای قدم هایت نیامد
تو رفته بودی همه گفتند که تو عابری بیش نبودی …

ولی من میگویم دوراهی ها تورا ازمن ربودند
لعنت بر دوراهی ها …

تعداد بازدید از این مطلب: 242
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده : ترنم
تاریخ : یک شنبه 12 شهريور 1391
نظرات

 

چه تعبیر عجیبی از این جاده میشه کرد

میشه باهاش تو قلبت رفتو تو اون ریشه کرد

زمستوناشو با تو اره بهار میشه کرد

با تو تو اون قدم زنون دل رو عاشق پیشه کرد

ماه و اسمون. اتیش . با تو معنی میشه کرد

حتی میشه  بی رنگی ,تنفر و تیشه کرد

اما چطور تنفرو با تو معنی میشه کرد؟

 نه ! نمیشه که بشه....!!

کسب درآمد اینترنتی

تعداد بازدید از این مطلب: 200
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : یک شنبه 12 شهريور 1391
نظرات

 

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

ادامه داستان در ادامه مطلب

کسب درآمد اینترنتی


تعداد بازدید از این مطلب: 225
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


نویسنده : ترنم
تاریخ : شنبه 28 مرداد 1391
نظرات

 

این باران ،دل پری آسمان است
میگیرد ومیگیرد و میگیرد
ویکدفعه میترکد
میخواهد ببارد، اما نمیبارد
میغرد و فریاد میکند، اما نمیبارد
مثل مصیبت زده ها که ضجه میزنند ، اما اشک نمیزیزند
میماند و میماند و میماند
و ناگهان در خلوت
بغض میترکاند ….
باران اینروزها دل پری آسمان است …..

کسب درآمد اینترنتی


تعداد بازدید از این مطلب: 171
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 25 مرداد 1391
نظرات

در سمت توام
دلم باران ، دستم باران
دهانم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عازم توام ...
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگی همین حالاست...
زندگی همین حالاست...


محمد صالح علاء

کسب درآمد اینترنتی


تعداد بازدید از این مطلب: 164
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : ترنم
تاریخ : شنبه 21 مرداد 1391
نظرات

مرا به خلسه می‌برد حضور ناگهانیت
سلام و حال پرسی و شروع خوش زبانیت
فقط نه کوچه باغ ما … فقط نه اینکه این محل
احاطه کرده شهر را شعاع مهربانیت
دوباره عهد میکنی که نشکنی دل مرا
چه وعده‌ها که میدهی به رغم ناتوانیت
جواب کن به جز مرا … صدا بزن شبی مرا
و جای تازه باز کن میان زندگانیت
بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده‌ای
سپس سر مرا ببر به جای مژدگانیت

کاظم بهمنی


کسب درآمد اینترنتی

تعداد بازدید از این مطلب: 187
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391
نظرات

اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام

من رعد و برق و زلزله‌ام؛ ناگهانی‌ام

این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز

داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام

رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم

کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام

من کز شکوه روسری‌ات کم نمی‌کنم

من، این من غبار؛ چرا می‌تکانی‌ام؟

بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز

این سر که سرشکست? نامهربانی‌ام

کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست

از بعد رفتنت گل ابروکمانی‌ام

شاعر شنیدنی است ولی دست روزگار

نگذاشت این که بشنوی‌ام یا بخوانی‌ام

این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند

من دوست‌دار بستنی زعفرانی‌ام

 

حامدعسگری

 

کسب درآمد اینترنتی

تعداد بازدید از این مطلب: 211
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
نظرات

دلم کسی را میخواهد،کسی که از جنس خودم باشد...

دلش شیشه ای...گونه هایش بارانی...دستانش کمی سرد...

نگاهش ستاره باران باشد...

دلم یک ساده دل می خواهد...!!!

بیاید با هم برویم...نمیخواهم فرهاد باشد،کوه بتراشد...

نمیخواهم مجنون باشد،سر به بیابان بگذارد...

میخواهم گاهی دردم را درمان باشد...

شاهزاده سوار بر اسب سفید نمیخواهم...!!!

غریب آشنایی میخواهم بیاید با پای پیاده...

قلبش در دستش باشد..چشمانش پر از باران باشد...

کلبه کوچک را دوست دارم...اگر این کلبه در قلب او باشد...

کسب درآمد اینترنتی

تعداد بازدید از این مطلب: 152
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : ترنم
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
نظرات

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.

 

کسب درآمد اینترنتی


تعداد بازدید از این مطلب: 210
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم. دکتر علی شریعتی بعضي از دوستان گرام مجبور كردن تا بگم گه من يه پسر هستم با نام مستعار ترنم البته خودمو پشت اين نام مخفي نكردم فقط نگفته بودم كه پسرم ولي پسر هستم دوستان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود